کد مطلب:193937 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:163

طاعت و عبادت
ماه های رجب، شعبان و رمضان بر ماه های دیگر برتری دارند و در روایات تعابیری هست كه شوق و رغبت بیشتری برای طاعت و عبادت در این ماه ها به وجود می آورد در این ماه ها می توان خود را به گونه ای از لحاظ معنوی تقویت كرد كه اثر آن تا نه ماه دیگر سال بر جای بماند. می توان در این سه ماه برای بقیه سال به قدر امكان نیرو ذخیره نمود و كاهلی در این ماه ها ضربه بزرگی به انسان خواهد زد.

در كافی و بحار روایتی نقل شده كه در آن آمده است: «أغلق بابك فان الشیطان لا یفتح بابا [1] ؛ در نفس خود را ببند؛ زیرا شیطان در بسته ای را نمی گشاید». شیطان یك دزد است - البته، دزد ایمان - و دزد از در بسته وارد نمی شود، اما اگر كسی از بستن در خانه غفلت كرد و در را باز گذاشت دزد وارد می شود و در صورت ورود دزد به خانه ای كه در آن باز است صاحبخانه نباید كسی به جز خودش را ملامت كند. البته دزد هم بی تقصیر نیست، اما صاحبخانه است كه اسباب ورود دزد را فراهم ساخته است. این سه ماه فرصت مناسبی برای تحقق این سفارش ارزشمند و دیگر تعالیم ناب اهل بیت علیهم السلام است. در این سه ماه فرصت برای عبادت و خودسازی بیشتر از ایام دیگر سال مهیا است. طاعت و عبادت در همه ایام سال ممدوح است و به وقت خاصی اختصاص ندارد، اما در این



[ صفحه 149]



ماه ها بازار عبادت داغ تر است. كاسب در طول سال به كسب و خرید و فروش اشتغال دارد، اما در بعضی از ایام و ماه ها كه بازار خرید و فروش داغ تر است، سود بیشتری می برد. در زمستان و فصل سرما بازار لباس های زمستانی، و در تابستان بازار جنس های تابستانی رونق دارد و همین طور اجناس دیگر هر كدام فصلی دارند. سه ماه رجب و شعبان و رمضان نیز فصل عبادت است. در بحار و كتاب های دیگر فضیلت ماه رجب و رمضان و این كه كدام یك از این ماه ها بر دیگری فضیلت بیشتری دارد بررسی شده است. در روایتی كه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شده ماه رجب با فضیلت ترین ماه معرفی شده و از طرف دیگر چندین [2] روایت مبنی بر افضل بودن ماه رمضان نسبت به دیگر ماه های سال وارد شده است. اصل این بحث كه كدام یك از این ماه ها افضل است مهم نیست. مهم غنیمت شمردن فرصت در این ماه ها است. انسان باید در این ماه ها و در این فرصت طلایی، خود را بیش از پیش آماده اطاعت نماید و این كار آسانی نیست.


[1] كافي، ج 6، ص 532؛ بحارالانوار، ج 73، ص 177.

[2] در اين زمينه نك: وسائل الشيعه، ج 10، ص 313؛ بحارالانوار، ج 55، ص 376 و نيز ج 87، ص 362؛ علل الشرايع، ج 1، ص 268.